خلوتگاه من

حرف و خط (بیست و پنجم): خشم

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۱۸ ب.ظ

یه موقع هایی با خودم فکر میکنم چقدر تحمل خشمم رو دارم. من آدمی نیستم که زیاد عصبانی بشم و  معمولا موقع عصبانیت جلوی خودم رو میگیرم که بروز ناجوری نداشته باشم ولی نمیدونم حد واقعیم کجاست. نمیدونم چقدر باید عصبانی بشم که دیگه نتونم خودم رو کنترل کنم و اینکه اگر کنترلم رو از دست بدم دست به چه کاری میزنم. شاید فکر کردن بهش یکم مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اینکه در موقعیتی نفهمم دارم چکار میکنم یا بفهمم ولی به خاطر شدت خشمم نخوام جلوش رو بگیرم برام ترسناکه. نمیدونم فکر کردن بهش باعث میشه بیشتر به حقیقت نزدیک بشه یا با فکر کردن بهش باعث میشه تو ذهنم اتفاق بیفته و دیگه بیرون نریزه. 





  • ۰۰/۰۳/۰۳

نظرات  (۱)

گاهی باید خشم رو بیرون ریخت.
معمولا فکر میکنیم خشم نابودکننده است اما یه موقعی رسید که دیدم تنها چیزی که راه رو نشونم میده خشمه.
پاسخ:
آره قبول دارم. راستش یکم از شدت بروزش میترسم ولی خیلی قبول دارم که باید ابراز بشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی